موریکونه به عنوان نوازنده ترومپت در چند ارکستر
نوشته شده توسط : Tara79f

<p> موریکونه به عنوان نوازنده ترومپت در چند ارکستر که به ضبط موسیقی فیلم میپرداختند کار میکرد. من به پول نیاز داشتم و همین علت دیگری بود که به سوی موسیقی فیلم بروم». در طول دهههای بعد این ترانه از سوی بسیاری در ایتالیا بازخوانی یا تنظیم مجدد شد. در واقع رمان، ساختاری داستان گونه برای انتقال حقیقت یا مطلبی است که نویسنده سعی در رساندن آن به خواننده دارد. داستان ترسناک آمریکایی: محفل (انگلیسی: American Horror Story: Coven) نام فصل سوم از مجموعه تلویزیونی آنتولوژی سبک وحشت با نام داستان ترسناک آمریکایی که توسط شبکه افایکس بین ۹ اکتبر ۲۰۱۳ تا ۲۹ ژانویه ۲۰۱۴ پخش شد. مجموعهای از سازهای زهی، سبک و سیاق آوازهای دهه ۶۰ اروپا برای خواننده زن و زیر صدایی از ترومبونها. کسب کرده بود هشت مدولاسیون برای خواننده زن داشت که در سراسر ترانه کشش موسیقی را حفظ میکرد. به سبب شرایط نامطلوب پس از جنگ موریکونه برای حمایت مالی بهتر از خانواده شروع به نوازندگی در یک گروه جاز و نیز تنظیم ترانههای مردمی برای سرویس پخش ایتالیایی «رای» کرد و زیر نظر این شبکه مشغول به کار شد؛ اما در همان روز نخستین کار را رها کرد و دلیل آن را اینطور توضیح داده بود که این سازمان پخش موسیقیهای ساخته شده توسط کارکنان را ممنوع اعلام کرده است.</p>

<p> این مساله منطقی است، زیرا برانون براگا کارگردان و نویسنده اصلی آن در درجه اول بیشتر در تلویزیون و آثار تلویزیونی کار کرده است. او یک آرزو در سر دارد: دلش میخواهد مجری تلویزیون بشود و شهرت جهانی پیدا کند و برای رهمراز چتن به این هدف حاضر است دست به هر کاری بزند. سالها بعد وقتی موریکونه جایزه اسکار افتخاری را دریافت نمود در تلویزیون ایتالیا از او پرهمراز چته شد چه چیزی را بیش از این جایزه دوست میداری؟ این نشانهای از همان رئالیسمی است که در نماهای بلند و دیالوگهای کوتاه به موریکونه فرصت میدهد تا به هدفش دست یابد و آن چیزی نیست جز بیشتر و بهتر شنیده شدن موسیقی. بهطور مثال زمانی که شخصیتی در حال پایین آمدن از یک پلکان است اصرار لئونه بر دیده شدن تکتک قدمهای آن شخصیت در کادر تصویر است. همیشه یک ترکیب همراز چتی و عمودی در صفحه بازی دیده میشود. از ترکیب مایع سبز رنگی که با تهوع ریگان از دهانش بیرون میریزد نیز بسیار گفته شده است. برخی از این تأثیرات نئورئالیستی در فیلمهای لئونه که موریکونه خود نیز در شکلگیری آنها نقش بسزایی داشت مشهود است. پس از پایان جنگ جهانی دوم صنعت سینما در ایتالیا توانمند شده بود و نئورئالیسم در سینمای ایتالیا فوقالعاده بود، اما این فیلمهای خوب موسیقی خوبی نداشتند.</p>
<p> در اینجا انتشار دیوان Lyrical Ballads (افسانههای غنایی) در سال ۱۷۹۸ به عنوان آغاز این دوره و تاجگذاری ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۳۷ به عنوان پایان دوران رمانتیسم فرض میشود. پس از پایان تحصیلات و پس از پایان جنگ جهانی دوم او با آنکه چندان به نواختن موسیقی با گروههای دیگر رضایت نداشت به دلیل شرایط سختی که بر کشورش حکمفرما بود با گروه کوچکی که برای ارتش آمریکا و اروپا موسیقی مینواخت همکاری میکرد. موریکونه تا ۱۹۸۰ از اعضای این گروه موسیقی بود. هدف این گروه که در رم مستقر بودند، پیشرفت بداههنوازی و متدهای جدید موسیقی بود. داستان از این قرار است که زمانی که پل در جاده برفی تصادف می کند آنی او را نجات داده و در خانه خودش حبس می کند. کتاب رمان یاغی جهنم در ادامهی کتاب افسونگر جهنمی، داستان دختر فرشته الهی را روایت میکند که در آتش سرنوشت میسوزد و همراه مردی یاغی میدود که به دنبال همسر خائنش میگردد. وی در سال ۱۸۴۳ یک کتاب دربارهٔ این موضوع به نام «نوریپنولوژی» نوشت.</p>
<p> عکس از وبسایت Wikipediaدریاچهای زیبا، مرموز و خطرناک به نام «تخت سلیمان» در تکاب جای گرفته که یکی از پررمز و رازترین جاهای دیدنی استان آذربایجانغربی به شمار میرود. نام داشت تحت تأثیر آثار آهنگسازان مدرنی مانند لوئیجی نونو و غیره بود. قهوه تلخ یکی از آثار این کارگردان نامی است که در سال انتشار خود، رکورد خارقالعادهای را ثبت کرد و بنا بر اعلام سازندگان و پخشکنندگان این اثر، تیراژهای عجیب و غریب 3 میلیونی داشت. آثار موریکونه نیز بیتاثیر از حال و هوای جنگهای آن زمان نبود. موریکونه از ۱۹۶۴ به گروهی ملحق شد که به ساخت و اجرای قطعاتی با حال و هوای موسیقی آوانگارد ایتالیا میپرداخت. موریکونه با قطعاتی هماهنگ قابهای ویژه لئونه و حرکت دوربینش را در احاطه خود گرفته و در تکامل مجموعه اثر کوشاست. در سراسر دهه ۶۰ و اویل دهه ۷۰ موریکونه برای هنرمندان بسیاری چون هلن مریل، جانی موراندی، کاترین اسپاک، رناتو راسل، پل آنکا، میری ماتیو، و دمیس روسس ترانههایی تصنیف کرد. همراز چتجواد میری در همایش «پرسش از امر دینی در جهان معاصر» گفت: هنگامی که عبدالکریمی بهدرستی در نقد عبدالکریم سروش در رابطه با «سکولار شدن مقوله وحی» ارجاع به «بینش قرآنی» میدهد، بینش قرآنی را ذیل مفاهیم عبری-یهودی از یک سو و مفاهیم کاتولیکی- یوروسنتریکی از سوی دیگر میخواند، در حالی که بینش قرآنی واجد منطقهایی است که در روایت عبدالکریمی از منظر مبنایی با آن فاصله زیادی دارند. </p>

اینستاگرام





:: بازدید از این مطلب : 57
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 22 آذر 1401 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: